به گزارش سرویس علمی وفرهنگی خبرگزاری حوزه: حجت الاسلام و المسلمین انصاریان در نوشتاری به بررسی و تبیین ارزش و جایگاه پدر و مادر در اندیشه دینی پرداخته است .
*وجوب شرعی و اخلاقی
كتاب خدا در آيات متعددى پس از امر به عبادت حق، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان مىدهد، فرمانى كه از آن بوى وجوب شرعى و اخلاقى استشمام مىشود، فرمانى كه اطاعت از آن فرمان، عين عبادت و بندگى خدا و سرپيچى از آن، معصيت و گناه و موجب عقاب و عذاب در روز قيامت است.
«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً...» «1».
خدا را عبادت كنيد، و به او ذرهاى شرك نياوريد، و به پدر و مادر احسان نماييد...
احسان به پدر و مادر به تلافى عنايت و لطف و احسانى است كه آن دو نفر به فرزند خود داشتهاند، و از ابتداى ولادت فرزند تا به ثمر رسيدن او از احسان خود نسبت به وى دريغ نداشتند.
همه جا فرزند خود را بر خود مقدم نمودند، نسبت به او ايثار و از خود گذشتگى كردند، در طوفان حوادث، و شرايط سخت او را حفظ نمودند، و شيرينتر از جان خود آغوش خود را براى او باز كردند، براى راحتی او شبها را بيدار ماندند، و تلخى زحمات سنگين را به خاطر او با حالتى شيرين تحمل نمودند، رنجها و سختىها در راه تربيت و رشد او چشيدند، و از شيرهى جان خود فرزندشان را تغذيه كردند، اضطراب و دلهرهى فراوان بر دوش دل حمل كردند تا فرزند به جايى كه بايد برسد رسيد، حال اين فرزند است كه بايد با احسان خود گوشهاى از احسان عظيم آنان را تلافى كند.
«وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً* وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً» «2».
و خدا به تو فرمان داده تا كسى را جز او عبادت نكنيد، و نسبت به پدر و مادر احسان نماييد، اگر يكى از آن دو نفر يا هر دو پير و سالخورده شدهاند، هرگز كلمهى «اف» را كه باعث رنجش آنها مىشود به آنان مگو، كمترين آزارى نسبت به آنان روا مدار، با هر دو با سخن كريمانه صحبت كن، نهايت تواضع را همراه با رحمت و مهربانى به آنان داشته باش و بگو: پروردگارا! به هر دو رحمت آر، چنانكه مرا در كودكى پروراندند.
*اجابت نیاز بدون درخواست
از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد احسانى كه به پدر و مادر سفارش شده چيست؟ فرمودند: با آنان به نيكى و خوبى معاشرت كردن و اينكه وادارشان نكنى از تو چيزى بخواهند گرچه بىنياز باشند، بلكه نياز آنان را برآورده كن بدون اينكه آنان نيازشان را به زبان بياورند، مگر نه اين است كه خداوند در قرآن فرموده:
«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» «3».
هرگز به مقام نيكى نخواهيد رسيد تا اينكه از آنچه محبوب شماست، در راه خدا انفاق كنيد.
به آنان اف مگو و آنان را از خود طرد مكن، و مأيوسشان منما، اگر تو را در رنج و سختى انداختند، تحمل كن و كلمهاى كه باعث ناراحتى آنان گردد بر زبان مياور، اگر به روى تو دست بلند كردند و بر تو ضربهاى وارد نمودند، صبر پيشه كن و آنان را از خود مران، در چنين موقعيتى به آنان بگو: خداوند از شما درگذرد و شما را مورد مغفرت خود قرار دهد، كه منظور از قول كريم همين است، با ديدهى محبت و لطف به آنان نظر كن، جز به رحمت و رقت به چهرهى آنان منگر و صدايت را از صداى آنان بلندتر مكن، و دست بالاى دست آنان مبر، و از آنان در رفت و آمد پيشى مگير «4».
*کمترین مراحل عاق
امام صادق عليه السلام در دنبالهى توضيح احسان مىفرمايند: اگر نزد خداوند كلمهاى كمتر از «اف» بود، هر آينه فرزندان را از گفتن آن كلمه منع مىكرد، و فرزندان بدانند كه كمترين مرحلهى عاق شدن، استعمال لغت اف عليه پدر و مادر است «5». در كتاب شريف كافى روايت شده: از مراحل عاق اين است كه فرزند به صورت حاد و تند به پدر و مادر بنگرد «6»!
مردى از رسول خدا سؤال كرد: حق پدر بر فرزند چيست؟ حضرت فرمودند:
لَا يُسَمِّيهِ بِاسْمِهِ، وَلَا يَمْشى بَيْنَ يَدَيْهِ، وَلَا يَجْلِسُ قَبْلَهُ، وَلَا يَسْتَسِبُّ لَهُ «7».
پدر را با نامش نخواند، جلوتر از او راه نرود، پيش او ننشيند و با زشتكارى و اعمال ناروا پدر بىگناهش را در معرض ناسزا و فحش مردم قرار ندهد.
*خوار و ذلیل از نظر رسول خدا(ص)
در روايت آمده: رسول خدا(ص) سه بار فرمودند: خوار و ذليل شد، عرضه داشتند: يا رسول اللّه! منظورتان كيست؟ فرمودند: كسى كه پدر و مادر پير و سالخوردهاى دارد و با ترك احسان و خدمت به آنان وارد بهشت نشد «8».
حذيفه به رسول خدا(ص) عرض كرد: پدرم در اين ميدان نبرد در جبههى مشركين است، اجازه مىدهيد به او حمله كنم و وى را به قتل برسانم؟ فرمودند: نه، او را رها كن تا ديگرى با او درگير شود «9».
در تفسير امام حسن عسكرى(ع) از قول رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم روايت شده:
أَفْضَلُ والِدَيْكُمْ وَاحَقُّهُما بِشُكْرِكُمْ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله و سلم وَعَلِىٌّ عليه السلام «10».
برترين پدر شما، و سزاوارترينشان به سپاس و شكر شما، محمد صلى الله عليه و آله و سلم و على عليه السلام است.
اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايند از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم مىفرمودند:
انَا وَعَلىٌّ ابَوَا هذِهِ الْامَّةِ، وَلَحَقُّنا عَلَيْهِمْ اعْظَمُ مِنْ حَقِّ ابَوَىْ وِلَادَتِهِمْ، فَانّا نُنْقِذُهُمْ انْ اطاعونا مِنَ النّارِ الى دارِ الْقَرارِ، وَنُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبودِيَّةِ بِخِيارِ الْاحْرارِ «11».
من و على دو پدر اين امت هستيم، و هر آينه حق ما بزرگتر از حق پدرى است كه انسان از او به دنيا آمده، ما اين امت را از آتش نجات مىدهيم اگر ما را اطاعت كنند، و به بهشت مىرسانيم اگر از ما فرمان ببرند، در برنامهى عبادت خدا اين امت را به آزادگان برگزيده ملحق مىنماييم.
*احسان به اقوام
منظور از اقوام، بستگان حسبى و نسبى از جانب پدر و مادر است.
عموها، دايىها، عمهها، خالهها، فرزندان و دامادها و عروسها و نوادههاى آنان جزء اقوامند.
برادران و خواهران، برادر زادگان و خواهر زادگان، عروسها و دامادها و هر آن كه وابستگى سببى و نسبى به آنان دارد از اقوام به حساب مىآيند.
احسان و صله به آنان عبارت از زيارت آنان و حل مشكلشان و رفع نيازمنديهايشان، و برآوردن حاجاتشان مىباشد.
احسان به اقوام و صلهى رحم، خواستهى خدا و دستور و فرمان حضرت حق و فريضهاى اخلاقى و شرعى است كه اجرايش موجب ثواب عظيم، و تركش باعث عذاب اليم است.
قرآن مجيد شكستن پيمان، قطع رحم و فساد در زمين را نشانهى خسران، و آلودگان به اين امور را از زيانكاران مىداند:
«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» «21».
قطع ارتباط با اقوام گرچه انسان را آزار داده باشند شرعى نيست.
رفت و آمد با اقوام برنامهاى الهى و امرى پسنديده، و شعاعى از اخلاق حسنه است.
اگر بعضى از اقوام انسان خارج از مدار دين باشند و مخالف حق و حقيقت، چنانچه اميد به هدايت آنان هست، بايد براى نجات آنان اقدام نمود، و جهت امر به معروف و نهى از منكر با آنان رفت و آمد كرد.
در باب صلهى رحم روايات بسيار مهمى از رسول خدا و امامان معصوم رسيده كه توجه به آن دستورات حكيمانه بر هر مؤمنى لازم و واجب است.
*سله رحم در روایات
روايات بسيار مهمى از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در زمينهى صلهى رحم وارد شده كه فوق العاده قابل توجه است:
إنَّ اعْجَلَ الْخَيْرِ ثَواباً صِلَةُ الرَّحِمِ «13».
همانا شتابانترين خير به جانب ثواب، صلهى رحم است.
صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسابَ، وَتَقى ميتَةَ السُّوءِ «14».
صلهى رحم حساب انسان را در قيامت آسان مىكند، و از مرگ بد آدمى را حفظ مىنمايد.
صِلُوا ارْحَامَكُمْ فِى الدُّنْيا وَلَوْ بِسَلامٍ «15».
صله با ارحام را در دنيا رعايت كنيد گرچه به يك سلام باشد.
صِلْ مَنْ قَطَعَكَ، وَاحْسِنْ الى مَنْ اساءَ الَيْكَ، وَقُلِ الْحَقَّ وَلَوْ عَلى نَفْسِكَ «16».
با خويشاوندى كه با تو بريده صلهى رحم كن، و به كسى كه با تو بدى نموده خوبى نما، و حق بگو گرچه به زيان خودت باشد.
انَّ الرَّجُلَ لَيَصِلُ رَحِمَهُ وَقَدْ بَقِىَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلاثُ سِنينَ فَيُصَيِّرُهَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ثَلاثينَ سَنَةً، وَيَقْطَعُها وَقَدْ بَقِىَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلاثُونَ سَنَةً فَيُصَيِّرُهَا اللَّهُ ثَلاثَ سِنينَ «17» ثُمَّ تَلا: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ» «18».
همانا مرد صلهى رحم مىكند در حالى كه از عمرش سه سال بيشتر باقى نمانده، خداوند آن را به سى سال برمىگرداند، و قطع رحم مىكند در حالى كه از عمرش سى سال باقى است خداوند آن را به سه سال تبديل مىكند، سپس اين آيه را خواند: خداوند هرچه را بخواهد محو مىكند و ثابت مىنمايد، و ام الكتاب نزد اوست.
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
وَأَكْرِمْ عَشِيرَتَكَ فَانَّهُمْ جَناحُكَ الَّذِى بِهِ تَطِيرُ، وَاصْلُكَ الَّذِى الَيْهِ تَصيرُ، وَيَدُكَ الَّذِى بِها تَصولُ «19».
خويشانت را اكرام كن، آنان بال و پر تو هستند كه به وسيلهى آنها پرواز مىكنى، و ريشهى تو مىباشند كه به آنان باز مىگردى، و قدرت تو هستند كه با آنها به دشمنان يورش مىبرى.
امام هادى عليه السلام فرمودند: موسى به حضرت حق عرضه داشت:
فَما جَزاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَهُ قَالَ: يا مُوسى! انْسِىءُ لَهُ اجَلَهُ، وَاهَوِّنُ عَلَيْهِ سَكَراتِ الْمَوْتِ «20».
خداوندا! جزاى كسى كه صلهى رحم مىكند چيست؟ پاسخ آمد: مرگش را به تأخير مىاندازم، و سكرات مرگ را بر او آسان مىكنم.
پی نوشت ها:
(1)- سوره نساء (4): آیه 36.
(2)- سوره اسراء (17): آیات 23- 24.
(3)- سوره آل عمران (3): آیه 92.
(4)- كافى: 2/ 157، باب البر بالوالدين، حديث 1؛ بحار الأنوار: 71/ 39، باب 2، حديث 3.
(5)- عن حديد بن حكيم عن أبي عبد اللَّه عليه السلام قال أدنى العقوق أف ولو علم اللَّه عزّ وجل شيئا أهون منه لنهى عنه.
كافى: 2/ 348، باب العقوق، حديث 1؛ بحار الأنوار: 71/ 59، باب 2، حديث 22.
(6)- كافى: 2/ 349، باب العقوق، حديث 7.
(7)- كافى: 2/ 158، باب البر بالوالدين، حديث 5؛ بحار الأنوار: 71/ 45، باب 2، حديث 6.
(8)- تفسير صافى: 3/ 185، ذيل آيهى 24 سورهى اسراء.
(9)- تفسير صافى: 3/ 186، ذيل آيهى 24 سورهى اسراء.
(10)- تفسير امام عسكرى: 330، حديث 189، ذيل آيهى 24 سورهى اسراء؛ بحار الأنوار: 23/ 259، باب 15، حديث 8.
(11)- تفسير صافى: 1/ 150، ذيل آيهى 83 سورهى بقره؛ تفسير امام حسن عسكرى: 330، حديث 190؛ بحار الأنوار: 23/ 259، باب 15، حديث 8.
(21)- بقره (2): 27.
(13)- كافى: 2/ 152، باب صلة الرحم، حديث 15؛ بحار الأنوار: 71/ 121، باب 3، حديث 83.
(14)- امالى طوسى: 480، المجلس السابع عشر، حديث 1049؛ بحار الأنوار: 71/ 94، باب 3، حديث 21.
(15)- نوادر راوندى: 6؛ بحار الأنوار: 71/ 104، باب 3، حديث 62.
(16)- كنز الفوائد: 2/ 31، فصل من عيون الحكم؛ بحار الأنوار: 74/ 173، باب 7، حديث 7.
(17)- امالى طوسى: 480، المجلس السابع عشر، حديث 1049؛ بحار الأنوار: 71/ 93، باب 3، حديث 21.
(18)- رعد (13): 39.
(19)- نهج البلاغه: 642، نامهى 31، فى الرأى فى المرأة؛ بحار الأنوار: 71/ 105، باب 3، حديث 67.
(02)- امالى صدوق: 207، المجلس السابع و الثلاثون، حديث 8؛ بحار الأنوار: 66/ 383، باب 38، حديث 46.